قهرمانان واقعی شمایید

قهرمانان واقعی شمایید

گزارش اختصاصی از دیدار قهرمانان المپیکی با جانبازان قطع نخاعی

  مصطفی شوقی - در «زبیدات» 2پایش را جاگذاشته، خون دورش را گرفته بود؛ دایرهای سرخ. فکر کردند که جان داده است، شاید ته نفسی میآمده و بدن نیمشدهاش هم تکانی میخورده، همان جا تیر خلاص را میزنند. مرد اما هنوز سرپاست، سرزنده است و نفسش گرم است. حمید سوریان نشسته کنارش و دستهایش را گرفته بود، نیم تنه زیر ملافهای رنگارنگ پیراهنی قرمز به تن کرده بود، به سوریان میگفت: «خیلی حال میکنم وقتی قهرمان میشوی، خوب میجنگی... همیشه سرپا و سربلند باشی که ایران را سربلند میکنی...» اینجا دیگر کلیشههای رایج، پاسخ حرفهای او نیست. سوریان هم بدون رودربایستی دستش را که در دست گرفته بود، میبوسید؛ یک حرکت و تمام، حرفی نمانده در برابر آن همه عظمت. احسان حدادی که وقتی وزنه را پرتاب میکند با داد و فریاد به وزنهاش دستور میدهد که بیشتر برود و بیشتر پرتاب شود هم بیقرار است. او با قد بلند در برابر این مرد که 2پایش را جا گذاشته در جبهه چه چیزی میتواند بگوید. احسان حدادی کار جالبی میکند. او موقعیتشناس خوبی هم هست و حسش را با تمام وجود بیان میکند، آهنگ «وطنم» سالار عقیلی را که در موبایل خود دارد، پخش میکند و کنار او مینشیند. احسان حدادی میگوید: «شما قهرمان هستید و ما هیچیم...» 2قدم آنطرفتر احسان روزبهانی ایستاده است؛ کسی که 2روز پیش در بلغارستان حریفش را در رینگ ناک اوت کرد و نخستین سهمیه ایران در المپیک ریو2016 را بهدست آورد. او بیتکلفتر از همه اینهاست، میگوید که «شما را دوست داریم، ببخشید دیگر...» مرد میخواهد نیمخیز شود. میخواهد بنشیند روی تخت اما احسان روزبهانی خم میشود رویش را میبوسد. فضا بهشدت عاطفی شده است و 3 المپیکی ایران چیزی برای گفتن ندارند جز ابراز محبت. هرکدام برای اینکه به آنها این حس را منتقل کنند، همه کار میکنند.
آسایشگاه امامخمینی(ره) جانبازان قطع نخاعی، باغی بزرگ است با درختان تنومند که یک امارت اصلی دارد و چند سوئیت که جانبازان در آن استراحت میکنند. احسان حدادی، حمید سوریان و احسان روزبهانی 3 المپین ایرانی به همراه کیومرث هاشمی رئیس کمیته المپیک به این آسایشگاه آمدند تا به این جانبازان سر بزنند. همه جانبازانی که در این آسایشگاه هستند، قطع نخاعی هستند و روی ویلچر و تخت اوقات میگذرانند. همگی در نوجوانی و جوانی وقتی که 15 تا 20ساله بودند، جانباز شده و سالهاست که با جراحات خاص قطع نخاعی بودن روبهرو هستند. همگی داستانها و روایتهای خاص خودشان را دارند که شنیدنی است. یکی از آنها که از بچههای لشگر قدس گیلان بود، به عکسی که روی دیوار داشت اشاره کرد و به سوریان گفت ما هم روزگاری ورزشکار بودیم. جوانی قدبلند با لباس تکواندو پاهایش را باز کرده بود که نشان دهد چقدر از آمادگی برخوردار است. قهرمانان ورزشی دورش نشسته بودند و او تعریف میکرد: «مجروح که شدم، خیال کردند شهید شدهام. در سردخانه اهواز از روی بخار نایلون میفهمند که زندهام.» به سوریان میگوید: «کشتی عبدولی را دیدم، دلم برایش سوخت و بسیار اشک ریختم. از این موضوع ناراحت بودیم که چرا در مجامع بینالمللی کرسی نداریم.»
احسان حدادی به او گفت که برای ما دعا کنید، او خندید و گفت: «شما افتخار ما هستید، از قهرمانیهای شما خوشحالیم و همیشه دعاگوییم.» اتاق بعدی جانبازی روی ویلچر نشسته بود و تسبیح میانداخت و ذکر میگفت. وقتی 14ساله بوده قطع نخاعی شده. تاریخ دقیقش را هم گفت: «10/2/61 در مرحله مقدماتی عملیات بیتالمقدس.» او حالا فوق لیسانس حقوق جزا دارد و قهرمان تنیس روی میز هم است؛ وقتی که با حمید سوریان و احسان حدادی تنیس روی میز بازی میکرد، خیلی جالب بود؛ المپیکیهای ایران در برابر پهلوان ایران. اما این بازی  برد و باخت نداشت و وقتی تمام شد که سوریان کتفهای حریفش را بوسید. یکی از جانبازها خیلی باصفا بود، المپیکیها کلی با او عکس گرفتند، بچه امامزاده حسن بود و قبل از انقلاب به قول خودش همه ورزشها را انجام داده تا اینکه به ژیمناستیک رسیده بود. با بچههای تیم ملی هم تا انقلاب تمرین کرده. میگفت که به عشق بروسلیشدن یک مدتی هم بهدنبال ورزش رزمی بوده و عکسش را از ژستهای اینچنینی در گوشی موبایلش به بچهها نشان میداد. سوریان میخندد و میگوید که مادر همه ورزشها ژیمناستیک است. حدادی هم که بالاخره میخواهد از دوومیدانی حمایت کند، با خنده گفت: پس دوومیدانی کجای ورزش است. این جانباز که بدن ورزیدهای هم داشت یک بحث خیلی تخصصی در مورد فواید دوومیدانی و ژیمناستیک میکند تا هر دو طرف راضی شوند. در سوئیتی که گوشه آسایشگاه است، جانبازی بود که چهچه بلبلهای در قفس، مدالهایی که از سقف آویزان بود و گلهای پیچی چسبیده به دیوار صفای خاصی به اتاقش داده. کشتی فرنگی کار میکرده است: «هم دوره سیدعباسی بودم... خدا رحمتش کند.»
حمید سوریان گویی در کنار پیشکسوت و قدیمی رشته ورزشیاش است، با احترام ایستاده. احسان حدادی زنگ زورخانهای که بالای سر مرد کنار مدالهایش از سقف آویزان شده را میزند؛ به احترام قهرمان پیشکسوت و جانباز.

هاشمی : قدردان شهدا و جانبازان هستیم
رئیس کمیته ملی المپیک که المپینهای ورزش ایران را به آسایشگاه جانبازان برده بود، در گفتوگو با همشهری در مورد این برنامه میگوید: در آستانه سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصتی پیش آمد تا به همراه تعدادی از ورزشکاران دیداری با جانبازان و معلولان عزیز داشته باشیم؛ افرادی که در 8سال دفاعمقدس تلاش زیادی کردند و در دیدار ورزشکاران با مقام معظم رهبری نیز ایشان تأکید کردند که ورزشکاران باید قدردان و سپاسگزار و الگو باشند. کیومرث هاشمی افزود: اگر ما مسئولیتی داریم محصول زحمات این عزیزان بوده و این حداقل کاری بود که به نمایندگی از ورزشکاران و البته با خواست خود آنها اتفاق افتاد. من خودم هم از این مراسم روحیه گرفتم. یکی از وظایف ما کارهای فرهنگی بود که امیدواریم بتوانیم قدردان زحمات خانواده شهدا و جانبازان باشیم.

۱۶ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۱۰

نظر مخاطبان

mosi
۱۳۹۳/۱۱/۲۶
0
0
0

خیلی سعی کرده حماسی بنویسه اما ...اشکال تایپی هم زیاد داشت


نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

تماس با ما

آدرس:تهران ،بزرگراه آیت الله هاشمی رفسنجانی ،خیابان سئول شمالی ،
کدپستی 1995614336
تلفن:26203425-31  نمابر: 26203374 

آیکون ایمیل

ما را دنبال کنید

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید، از اخبار و اطلاعیه ها با خبر شوید و نظرات خود را بیان کنید.